I like Italian food من غذا های ایتالیایی را دوست دارم
Your chicken dish was absolutely delicious خوراک مرغتان فوق العاده لذیذ بود
Food به معنی غذا meal وعده غذلیی dish خوراک
I usually have a big breakfast من معمولا صبحانه ی مفصلی می خورم
My kids eat lots of junk food بچه هایم خیلی هله هوله می خورند
What’s for dessert برای دسر چه داریم
Do you eat a lot of boiled food غذای آب پز زیاد می خورید
Muslims don’t eat pork,ham or baconمسلمانان گوشت خوک نمی خورند
Shall I fry the fishماهی رو سرخ کنم
It’s time to grill the meatوقت اونه که گوشت رو کباب کنم
I use the slow cooker when I go to workوفتی سر کار می روم از آرام پز استفاده می کنم
The rice cooker is really a big helpپلو پز واقعا یه کمک بزرگیه
My mother is a good cook دست پخت مادرم خوبه